کد مطلب:279292 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:157
شرح حال محمد بن عثمان بن سعید
دوم از وكلاء و سفراء آن حضرت پسر او محمد بن عثمان بن سعید عمری بود كه حضرت امام حسن عسكری علیه السلام او پدرش را توثیق نموده و به شیعیان خود خبر داد كه از وكلای فرزندم مهدی است و چون هنگام وفات پدرش عثمان بن سعید عمری رسید توقیعی از جانب حضرت حجت علیه السلام بیرون آمد كه مشتمل بر تعزیت نامه بود در خصوص وفات پدرش و آنكه او نایب و منصوب از جانب ولی خدا است در امر سفارت و در مقام پدرش برقرار است، و عبارت توقیع بنا به روایت صدوق و غیر او كه نقل نموده اند این است:
«انا لله و انا الیه راجعون تسلیما لامره و رضا بقضائه و بفعله عاش ابوك سعیدا ومات حمیدا فرحمه الله و الحقه باولیائه و موالیه علیهم السلام فلم یزل فی امرهم ساعیا فیما یقربه الی الله عز و جل و الیهم نضر الله وجهه و اقاله عثرته و اجزل الله لك الثواب و احسن لك العزاء و رزیت و رزینا و اوحشك فراقه و اوحشنا فسره الله فی منقلبه و كان من كمال سعادته ان رزقه الله ولدا مثلك یخلقه من بعده و یقوم مقامه بامره و یترحم علیه و اقول الحمدلله فان الانفس طیبه بمكانك و ما جعله الله عز و جل فیك و عندك و قواك و عضدك و وفقك و كان لك ولیا و حافظا وراعیا».
و دلالت این توقیع شریف بر جلالت قدر و بزرگی مرتبه این دو بزرگوار در نهایت رفعت و مناعت است و شرح آن به فارسی آنكه فرمود: به درستی كه ما برای خداییم و بازگشت ما به سوی خدا است كه تسلیم نمودیم امر او را و راضی شدیم به قضاء او، و پدر تو به سعادت و نیكبختی تعیش «زندگی» نمود و وفات نمود در حالتی كه محمود و پسندیده بود، خدا او را رحمت كند و ملحق كند او را به اولیاء و سادات و موالیان او علیهم السلام كه همیشه در امر ائمه دین سعی كننده بود در آن چیزهایی كه موجب تقرب او بود به سوی خدا و ائمه دین او،خداوند روی او را تر و تازه نماید و لغزشهای او را ببخشید و جزا و اجر تو را زیاد كند و صبر كند در مصیبت او به تو عطا فرماید، تو مصیبت زده شدی و ما نیزمصیبت زده شدیم و مفارقت پدرت تو را و ما را به وحشت انداخت. پس خداوند او را به رحمت خود مسرور فرماید در منقلب و مثوای او كه آرامگاه او است و از كمال سعادت پدرت آنكه مثل تو فرزندی را به او روزی فرموده كه خلیفه و قائم مقام او باشی به امر او و ترحم نمایی و طلب آمرزش كنی از برای او و من میگویم كه حمد میكنم خدا را پس به درستی كه قلوب شیعیان نیكو و مسرور شده است به مكان و منزلت تو و آنچه خداوند در تو و در نزد تو قرار داده است و حق تعالی تو را یاری فرماید و قوت به تو دهد و محكم فرماید تو را و توفیق به تو عطا فرماید و تو را حافظ و نگهبان باشد.
و نیز علامه مجلسی رحمه الله در «بحار» از «كتاب غیبت» شیخ طوسی رحمه الله ازجمعی از اصحاب روایت كرده كه چون عثمان بن سعید وفات كرد توقیعی از جانب حضرت حجت علیه السلام به سوی فرزند او محمد بن عثمان بن سعید عمری بیرون آمد بدین لفظ:
«و الابن وقاه الله لم یزل ثقتنا فی حیاه الاب رضی الله عنه و ارضاه و نضر وجهه یجری عندنا مجراه و یسد مسده و عن امرنا یأمر الابن و به یعمل تولیه الله»،
یعنی بعد از وفات عثمان بن سعید خداوند فرزند او را نگاهداری نماید كه همیشه ثقه و معتمد ما بود در حیات پدر رضی الله عنه و ارضاه و نضر وجهه كه پسر اومثل پدر او است در نزد ما و قائم مقام او است هرچه بگوید از امر ما میگوید و به امر ما عمل مینماید خداوند یاور و صاحب او باشد.
و نیز در روایت دیگر از كلینی نقل نموده اند كه توقیعی به خط شریف حضرت صاحب الامر علیه السلام بیرون آمد كه نوشته بود: محمد بن عثمان، خدا از او و پدرش خشنود گردد، معتمد من است و مكتوب او مكتوب من است. و دلایل بسیار است و معجزات امام علیه السلام از برای شیعیان در دست او جاری شده بود كه در زمان نیابت و سفارت مرجع همه شیعیان بود از جانب حضرت حجه الله علیه السلام. و از ام كلثوم دختر او روایت كرده اند كه محمد بن عثمان بن سعید عمری چند مجلد كتاب در فقه تصنیف كرده بود كه تمام آنها را از امام حسن عسكری و صاحب الامر علیهما السلام و از پدر خود اخذ نموده بود كه آن كتب را در نزد وفات خود به حسین بن روح تسلیم نمود.
شیخ صدوق رحمه الله به سند خود از محمد بن عثمان بن سعید عمری روایت كرده است این حیث معروف را كه قسم به خدا! هر آینه حضرت حجت علیه السلام در هر سال موسم حج حاضر میشود و خلایق را میبیند و میشناسد و ایشان نیز او را میبینند ولی نمیشناسند.
و در روایت دیگر آنكه از او سؤال نمودند كه تو حضرت صاحب الامر علیه السلام را دیده ای؟ گفت: بلی، و دیدن آخر من در بیت الله بود در حالتی كه میگفتم:«اللهم انجزلی ما وعدتنی» و دیدم در مستجار آن حضرت را كه میگفت:«اللهم انتقم بی اعدائی».
«انا لله و انا الیه راجعون تسلیما لامره و رضا بقضائه و بفعله عاش ابوك سعیدا ومات حمیدا فرحمه الله و الحقه باولیائه و موالیه علیهم السلام فلم یزل فی امرهم ساعیا فیما یقربه الی الله عز و جل و الیهم نضر الله وجهه و اقاله عثرته و اجزل الله لك الثواب و احسن لك العزاء و رزیت و رزینا و اوحشك فراقه و اوحشنا فسره الله فی منقلبه و كان من كمال سعادته ان رزقه الله ولدا مثلك یخلقه من بعده و یقوم مقامه بامره و یترحم علیه و اقول الحمدلله فان الانفس طیبه بمكانك و ما جعله الله عز و جل فیك و عندك و قواك و عضدك و وفقك و كان لك ولیا و حافظا وراعیا».
و دلالت این توقیع شریف بر جلالت قدر و بزرگی مرتبه این دو بزرگوار در نهایت رفعت و مناعت است و شرح آن به فارسی آنكه فرمود: به درستی كه ما برای خداییم و بازگشت ما به سوی خدا است كه تسلیم نمودیم امر او را و راضی شدیم به قضاء او، و پدر تو به سعادت و نیكبختی تعیش «زندگی» نمود و وفات نمود در حالتی كه محمود و پسندیده بود، خدا او را رحمت كند و ملحق كند او را به اولیاء و سادات و موالیان او علیهم السلام كه همیشه در امر ائمه دین سعی كننده بود در آن چیزهایی كه موجب تقرب او بود به سوی خدا و ائمه دین او،خداوند روی او را تر و تازه نماید و لغزشهای او را ببخشید و جزا و اجر تو را زیاد كند و صبر كند در مصیبت او به تو عطا فرماید، تو مصیبت زده شدی و ما نیزمصیبت زده شدیم و مفارقت پدرت تو را و ما را به وحشت انداخت. پس خداوند او را به رحمت خود مسرور فرماید در منقلب و مثوای او كه آرامگاه او است و از كمال سعادت پدرت آنكه مثل تو فرزندی را به او روزی فرموده كه خلیفه و قائم مقام او باشی به امر او و ترحم نمایی و طلب آمرزش كنی از برای او و من میگویم كه حمد میكنم خدا را پس به درستی كه قلوب شیعیان نیكو و مسرور شده است به مكان و منزلت تو و آنچه خداوند در تو و در نزد تو قرار داده است و حق تعالی تو را یاری فرماید و قوت به تو دهد و محكم فرماید تو را و توفیق به تو عطا فرماید و تو را حافظ و نگهبان باشد.
و نیز علامه مجلسی رحمه الله در «بحار» از «كتاب غیبت» شیخ طوسی رحمه الله ازجمعی از اصحاب روایت كرده كه چون عثمان بن سعید وفات كرد توقیعی از جانب حضرت حجت علیه السلام به سوی فرزند او محمد بن عثمان بن سعید عمری بیرون آمد بدین لفظ:
«و الابن وقاه الله لم یزل ثقتنا فی حیاه الاب رضی الله عنه و ارضاه و نضر وجهه یجری عندنا مجراه و یسد مسده و عن امرنا یأمر الابن و به یعمل تولیه الله»،
یعنی بعد از وفات عثمان بن سعید خداوند فرزند او را نگاهداری نماید كه همیشه ثقه و معتمد ما بود در حیات پدر رضی الله عنه و ارضاه و نضر وجهه كه پسر اومثل پدر او است در نزد ما و قائم مقام او است هرچه بگوید از امر ما میگوید و به امر ما عمل مینماید خداوند یاور و صاحب او باشد.
و نیز در روایت دیگر از كلینی نقل نموده اند كه توقیعی به خط شریف حضرت صاحب الامر علیه السلام بیرون آمد كه نوشته بود: محمد بن عثمان، خدا از او و پدرش خشنود گردد، معتمد من است و مكتوب او مكتوب من است. و دلایل بسیار است و معجزات امام علیه السلام از برای شیعیان در دست او جاری شده بود كه در زمان نیابت و سفارت مرجع همه شیعیان بود از جانب حضرت حجه الله علیه السلام. و از ام كلثوم دختر او روایت كرده اند كه محمد بن عثمان بن سعید عمری چند مجلد كتاب در فقه تصنیف كرده بود كه تمام آنها را از امام حسن عسكری و صاحب الامر علیهما السلام و از پدر خود اخذ نموده بود كه آن كتب را در نزد وفات خود به حسین بن روح تسلیم نمود.
شیخ صدوق رحمه الله به سند خود از محمد بن عثمان بن سعید عمری روایت كرده است این حیث معروف را كه قسم به خدا! هر آینه حضرت حجت علیه السلام در هر سال موسم حج حاضر میشود و خلایق را میبیند و میشناسد و ایشان نیز او را میبینند ولی نمیشناسند.
و در روایت دیگر آنكه از او سؤال نمودند كه تو حضرت صاحب الامر علیه السلام را دیده ای؟ گفت: بلی، و دیدن آخر من در بیت الله بود در حالتی كه میگفتم:«اللهم انجزلی ما وعدتنی» و دیدم در مستجار آن حضرت را كه میگفت:«اللهم انتقم بی اعدائی».